مطالعات بازاریابی و موسسات فعال در حوزه بازاریابی محتوا به وضوح نشان می‌دهد که مقدمه محتوا، تأثیر به‌سزایی در علاقمند یا دلسرد شدن مخاطبان نسبت به آن محتوا دارد. در صورتی که یک نویسنده، شیوه نوشتن مقدمه محتوا را به خوبی بداند، می‌تواند مقدمه را به گونه‌ای بنویسد که مخاطب نسبت به بدنه محتوا، راهکارها یا محصولاتی که در آن ارائه می‌شود، کنجکاو شود و مقاله را تا انتها مطالعه کند.
اهمیت بالای نحوه نوشتن مقدمه محتوا ، مجموعه محتوا مارکتینگ را بر آن داشت که این مقاله را آماده کند و در آن راه و رسم این کار را توضیح دهد. در صورتی که شما هم می‌خواهید برای بیزینس خود مقالات جذاب بنویسید یا نویسنده هستید و می‌خواهید مقدمه‌های تأثیرگذارتری بنویسید تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.
مقدمه محتوا کدام بخش از محتواست؟
مقدمه محتوا، در واقع همان بخش آغازین محتوا به حساب می‌آید. این بخش تأثیر شگفت انگیزی روی ذهن مخاطب می‌گذارد و شبیه یک «کمند» است که به ذهن مخاطب متصل می‌شود. اگر این کمند به اندازه کافی قوی و باکیفیت باشد، مخاطب مجاب می‌شود که ادامه محتوا را هم مطالعه کند ولی اگر در نوشتن مقدمه محتوا، ضعیف عمل کنیم و این کمند پاره می‌شود و مخاطب از سایت ما خارج خواهد شد.
در دنیای کسب و کار، جمله معروفی وجود دارد که هر نویسنده محتوا، بازاریاب، فروشنده یا صاحب کسب و کار باید آن را به ذهن بسپارد: «اولین برخورد می‌تواند آخرین برخورد باشد.» در صورتی که مهارت نوشتن مقدمه محتوا یا راه و رسم برخورد با مشتری را بلد نباشیم، ممکن است مشتری، سایت یا فروشگاه ما را ترک کند و دیگر برنگردد.
مقدمه، جریان اصلی مقاله را برای مخاطب مشخص می‌کند و به او نشان می‌دهد که در مسیر مقاله، قرار است با چه اطلاعات و داده‌هایی روبرو شود. بدانید که تنها 15 ثانیه برای متقاعد کردن مخاطب در زمینه مطالعه کل مقاله فرصت دارید. پس باید مقدمه را خیلی عالی بنویسید.
می‌توانید در مقدمه از هدف مقاله خود صحبت کنید، نقطه درد (نیاز) مخاطب یا حس کنجکاوی او را تحریک کنید و او را ترغیب کنید که برای برطرف کردن نیاز خودش، ادامه محتوا را مطالعه کنید.
مقدمه مقاله باید چند کلمه باشد؟
نمی‌توان یک پاسخ قطعی به این پرسش داد. گاهی لازم است برای آماده‌سازی ذهن مخاطب، کمتر بیشتر با او صحبت کنیم و کاربرد مقاله‌ای که قرار است بخواند را برای او توضیح دهیم. گاهی مواقع هم مخاطب از نظر ذهنی آماده است، پس باید هر چه سریع‌تر سراغ اصل قضیه برویم و راهکارهای خود را ارائه دهیم. از این رو طول مقدمه محتواهای مختلف، متفاوت است.
چیزی که بیشتر متخصصان بازاریابی محتوا بیان می‌کنند این است که سعی کنیم مقدمه مقاله را در قالب یک یا دو پاراگراف به مخاطب ارائه دهیم. چیزی که باید هنگام نوشتن مقدمه محتوا روی آن تمرکز کنیم، تأثیرگذاری جملات است. اگر احساس می‌کنید که مقدمه کوتاه‌تان به اندازه کافی تأثیرگذار است، نیازی نیست که مقدمه خود را طولانی کنید؛ بدنه محتوا را استارت بزنید.
« همیشه در هنگام نوشتن مقدمه محتوا توجه داشته باشید که اکثر مخاطبان ما زمان و حوصله کافی برای خواندن کل مقاله‌ای که نوشته‌ایم را ندارند. آن‌ها می‌خواهند خیلی سریع به پاسخ سوالات خود برسند. بنابراین سعی کنید خیلی مختصر و مفید، مقدمه را بنویسید و سپس نیاز مخاطب را برطرف کنید. »
یک مقدمه باکیفیت و جذاب چه تأثیری روی مخاطب ما می‌گذارد؟
1. آماده‌سازی ذهن مخاطب
اولین مزیت نوشتن مقدمه محتوا (البته یک مقدمه باکیفیت و جذاب) این است که ذهن مخاطب را برای خواندن مطالب و مفاهیمی که درون محتوا وجود دارد آماده می‌کند. این هنر ماست که در مقدمه خود اطلاعاتی ارائه دهیم که مخاطب بفهمد این محتوا برای او نوشته شده و می‌تواند مشکل یا چالشی که برای او به وجود آمده است را حل و فصل کند
2. خلاصه‌سازی مطالب محتوا
می‌توانید در هنگام نوشتن مقدمه محتوا، خلاصه‌ای از کل مفاهیم درون مقاله را عنوان کنیم. متخصصان به جملاتی که چنین وظیفه بر عهده دارند، «گزاره تز» می‌گویند. به عنوان مثال در مقاله‌ای با عنوان مزایای کسب و کار اینترنتی می‌توان نوشت: «کسب و کار اینترنتی یکی از بهترین مدل‌های بیزینس است؛ زیرا در این روش محدودیت زمانی و مکانی وجود ندارد، پرداخت خیلی سریع و در لحظه صورت می‌گیرد و نیاز مشتریان در سریع‌ترین زمان ممکن برطرف می‌شود.»
3. ایجاد حس نیاز در مخاطب
مقدمه خوب علاوه بر اینکه می‌تواند مخاطبان تشنه را سیراب کند، این توانایی و قدرت را دارد که حس نیاز را در سایر مخاطبان به وجود بیاورد. به عنوان مثال شرکت‌های بیمه می‌توانند با کمک گرفتن از ترفند «حس ترس و نگرانی از آینده»، نیاز نهفته در وجود انسان‌ها را بیدار کنند.
4. رقم زدن یک تجربه ارزشمند از برندمان برای مخاطب
در صورتی که بتوانیم یک مقدمه جذاب و خواندنی به مخاطب ارائه دهیم، این تجربه لذت‌بخش در وجود او ماندگار می‌شود و در نتیجه خاطره خوبی از برند ما در ذهنش شکل می‌گیرد. همین تجربه و خاطره خوب باعث می‌شود که تمایل بیشتری به خرید پیدا کند. جالب است بدانید که ذهن ما در هنگام خرید، دچار یک سری تغییرات می‌شود. مطالعات نشان می‌دهد که این تغییرات شبیه همان اتفاقاتی است که در هنگام تجربه درد در ذهن ما شکل می‌گیرد. ما با ساختن یک تجربه خوب برای مخاطب می‌توانیم خرید کردن را برای او آسان کنیم.
ترفندها و تکنیک های نوشتن مقدمه محتوا
در این بخش از مقاله می‌خواهیم یک سری ترفند و تکنیک عالی و ساده برای نوشتن مقدمه محتوا ارائه دهیم. شاید این تکنیک‌ها خیلی بدیهی به نظر برسد ولی مطمئن باشید که با استفاده از آن‌ها به راحتی می‌توانید یک مقدمه جذاب، تأثیرگذار و متقاعدکننده تولید کنید.
1. خیلی مختصر و مفید بنویسید
برخی از نویسندگان در هنگام نوشتن مقدمه محتوا، سخن را به درازا می‌کشانند و در استفاده از کلمات، زیاده‌روی می‌کنند. یک نویسنده یا تولیدکننده محتوای حرفه‌ای، نگاه خاصی نسبت به کلمات دارد؛ گویی در هنگام نوشتن، کلمات به سخن گفتن درمی‌آیند و به نویسنده می‌گویند که در چه مواقعی باید از آن‌ها استفاده کرد. بنابراین سعی کنید مقدمه را خیلی مختصر و مفید بنویسید و از کلمات به بهترین شکل ممکن استفاده کنید.
کلمات اضافه، مخاطب را خسته می‌کنند و عطش و میل سوزان او برای پی بردن به راهکارها و محصولاتی که ارائه می‌دهیم را خاموش می‌کند. از این رو است که مخاطب با دیدن کلمات اضافه، از صفحه ما خارج می‌شوند و ترجیح می‌دهد مشکلات و مسائل خود را با سایر سایت‌ها و بیزینس‌ها حل کنند.
2. در مقدمه، هدف اصلی محتوای خود را بیان کنید
درست است که متخصصان، برانگیختن حس کنجکاوی مخاطب را جذاب می‌دانند ولی لازم است که هدف کلی مقاله را در محتوا بنویسید. با این کار ذهن مخاطب به نوعی از شفافیت می‌رسد و در نتیجه مخاطب با خواندن مقدمه به این نتیجه می‌رسد که محتوای ما برای او مناسب است و می‌تواند به نیاز یا مسئله او به خوبی پاسخ دهد.
3. حس کنجکاوی مخاطب را برانگیزید
بد نیست که گاهی در مقدمه مقالات، حس کنجکاوی مخاطب را برانگیزید و سپس راهکار، محصول یا خدمات خود را به او معرفی کنید. البته باید این کار را به گونه‌ای انجام دهید که مخاطب برای خواندن ادامه مقاله شما مجاب شود.
توجه داشته باشید که بدنه محتوای خود را به گونه‌ای بنویسید که مخاطب بفهمد که محتوای شما ارزش خواندن را داشته است. در صورتی که ابتدا مخاطب را کنجکاو کنید و سپس پاسخ خوی و شایسته‌ای به کنجکاوی او ندهید، مخاطب احساس می‌کند که فریب خورده و زمانش هدر رفته است. اینجاست که برند شما در ذهن او به یک ویرانه تبدیل خواهد شد.
4. در مقدمه مقاله از سوالات جذاب کمک بگیرید
استفاده کردن از سوالات هوشمندانه در مقدمه می‌تواند انگیزه مضاعفی برای خواندن ادامه مقاله به مخاطبان ببخشد. بنابراین سعی کنید خودتان را جای مخاطب بگذارید، سوالاتی که در ذهن او وجود دارد را درک کنید و همین سوالات را در مقدمه بیاورید. سپس به مخاطب، مژده دهید که قرار است پاسخ این سوالات را در طول مقاله بفهمد.
به عنوان مثال مقدمه محتوا را به دو پاراگراف تبدیل کنید. در پاراگراف نخست، سوالات اصلی را مطرح کنید و در پاراگراف دوم، به مخاطب بگویید که می‌خواهید در این مقاله به سوالاتی که مطرح کردید، پاسخ دهید. با این کار، اشتیاق مخاطب برای خواند مقاله، دو چندان و حتی «چند چندان» می‌شود.
5. از داستان سرایی غافل نشوید که جادو می‌کند!
یکی از بهترین روش‌هایی که برای نوشتن مقدمه محتوا وجود دارد، داستان سرایی یا اصطلاحاً استوری تلینگ (Story Telling) است. در این روش می‌توانید موضوع محتوا را در قالب یک داستان توضیح دهید یا اینکه یک داستان عمومی را تعریف کنید و آن را به شکلی خلاقانه به موضوع اصلی محتوا ربط دهید. البته این روش به یک ذهن خلاق و تمرین زیاد نیاز دارد ولی اگر آن را یاد بگیرید، صاحبان کسب و کار شما را به عنوان یک شخصیت توانمند و حرفه‌ای خواهند شناخت.
یک مثال برای استفاده از داستان سرایی در مقدمه نویسی
فرض کنید که می‌خواهیم یک سمینار آموزشی تحت عنوان «پشتکار؛ مهم‌ترین ویژگی در مسیر موفقیت» را به فروش برسانیم. می‌توانیم در مقدمه صفحه محصول بنویسیم:
«جوان‌تر که بودم، وقتی با شکست روبرو می‌شدم، به این نتیجه می‌رسیدم که من هیچ استعدادی در شغل کنونی خودم ندارم تا اینکه روزی پشت میز کارم نشسته بودم و دیدم که یک مورچه، خرده نانی به دهان گرفته و دارد از میز بالا می‌آید. خرده نان، چند برابر او بود و به همین خاطر مدام نان از دهانش میفتاد و او مجبور شد چندین و چند بار مسیر را برگردد، نان را بردارد و دوباره از میز بالا بیاید. در نهایت بعد از کلی تلاش نان را از میز بالا آورد. به خودم که آمدم، دیدم سه ساعت به تماشای آن مورچه مشغول بوده‌ام. همین مسئله به من یاد داد که باید در کسب و کار خودم، پشتکار داشته باشم و تا زمانی که این ویژگی را در خودم تقویت نکنم، نمی‌توان به موفقیت‌های بزرگ برسم. به همین خاطر تصمیم گرفتم این سمینار را آماده کنم و در مورد شیوه پشتکار داشتن و روش تقویت این ویژگی با شما صحبت کنم.»
6. احساسات خواننده را تحریک کنید
برای اینکه بتوانید در مقدمه محتوا، مخاطب را متقاعد کنید و او را تشویق کنید که ادامه محتوا را مطالعه کند، می‌توانید احساسات او را تحریک کنید. به عنوان مثال می‌توانید سراغ ترس او بروید و به بگویید که اگر این محتوا را نخواهد، چه اطلاعات مهم و ارزشمندی را از دست می‌دهد.
یکی دیگر از احساساتی که می‌توان در مقدمه مقاله تحریک کرد، «برتری» است. می‌توانید در مقدمه به مخاطب بگویید که در این مقاله اطلاعاتی به او ارائه می‌دهید که با استفاده از آن‌ها می‌تواند رقبای خود را پشت سر بگذارد و برند خود را به یک برند برتر تبدیل کند.
محتوا مارکتینگ؛ قطب حساسیت در هنگام نوشتن مقدمه محتوا
در این مقاله دلایل اهمیت بالای مقدمه محتوا را بیان کردیم و با چند تکنیک درجه یک برای نوشتن مقدمه‌های جذاب و تأثیرگذار آشنا شدیم. در صورتی که می‌خواهید در زمینه نوشتن مقدمه محتوا، حرفه‌ای شوید، لازم است حسابی تمرین و تکرار کنید و با انواع دیگری از روش‌های نوشتن مقدمه آشنا شوید.
در صورتی که می‌خواهید مقالات تأثیرگذاری برای کسب و کار خود تولید کنید، لازم است از نویسندگان کاردان و توانمند کمک بگیرید. این افراد با تأثیر کلمات آشنا هستند و می‌توانند محتواهای بسیار خوبی را در اختیار شما قرار دهند. مجموعه محتوا مارکتینگ، به عنوان یکی از پیشگامان عرصه تولید محتوا، کلکسیونی از بهترین نویسندگان را جذب کرده است و می‌تواند نیاز بیزینس شما به محتوا را به بهترین شکل ممکن (در سریع‌ترین زمان ممکن و با منطقی‌ترین قیمت) برآورده کند. در صورتی که نیاز به محتوای عالی دارید، کافی به بخش سفارش محتوا مراجعه کنید.
اگر این مقاله برای شما مفید و آموزنده بود، پیشنهاد می‌شود مقاله چگونه تولید محتوای متنی را شروع کنیم؟ را مطالعه کنید. از نظر شما غیر از مقدمه، کدام بخش‌های محتوا از نظر مخاطبان اهمیت زیادی دارد؟ شما چه تکنیک‌هایی برای نوشتن مقدمه محتوا استفاده می‌کنید؟ لطفاً نظرها و پیشنهادهای خود را با ما و سایر مخاطبان محتوا مارکتینگ در بخش دیدگاه‌ها (زیر همین مقاله) به اشتراک بگذارید.
